در باره دهمین دوره "انتخابات" ریاست جمهوری،
مصاحبه با نشریه مبارزان کمویست

مبارزان کمونیست: در اطلاعیه مبارزان کمونیست به ویژگیهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و حادتر شدن اختلاف میان جناهای رژیم اشاره شده است. در صورتیکه جناحهای درون رژیم همواره با هم اختلاف داشته اند و از نظر شما ویژگی و تفاوتهای این دوره انتخابات با دفعات قبلی در چیست؟
مجید حسینی: انتخابات ایندوره با دوره های قبلی، مخصوصا با دوره نهم متفاوت است. با وجود شباهت هایش با دور اول سرکار آمدن خاتمی، دوخردادیها، دارای ویژگیهائی است که در مناظره های تلویزیونی کاندیداتورها و نحوه استفاده مردم از این روزها برای مبارزه علیه کلیت رژیم خارج از دایره  این دو جناح خود را نشان میدهد. این ویژگیها را مرحله کنونی اعتراض و مبارزه مردم و تداوم آن برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی بر متن مشکلات و تناقضات سیاسی و اقتصادی آن بوجود آورده است. مشکلاتی که حکومت اسلامی قادر به حل آنها نیست و بحران اقتصادی جهانی و دور گرفتن روند بین المللی منزوی کردن دولت اسلامی آن را بیشتر کرده است.
تداوم جنبشهای اعتراضی در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد و تقابل سخت و فشرده مبارزات برابری طلبانه زنان، دانشجویان، حضور محسوس تر چپ و جنبش کمونیستی در جنبش های اجتماعی، جلو آمدن بیشتر کارگران به نسبت دوره های قبلی، منزوی تر شدن رژیم در سطح بین المللی و بطورکلی ناکامی اصولگرایان بر اعاده "نظم" در ایران دو باره "اصلاح طلبان"را به جلو صحنه آورده است.  دوباره دوخردادیها جرئت و امکان پیدا کرده اند که راه حل امتحان شده خود را بعنوان تنها راه نجات رژیم اسلامی طرح بنمایند. و شکست اصولگرایان را در بوق کنند و بعنوان شعار اصلی کمپین انتخاباتی خود جارش بزنند. شعار شکست برنامه های دولت احمدی نژاد از طرف "اصلاح طلبان"، به ناتوانی او در به عقب راندن اعتراضات مردم و خفه کردن هر گونه حرکت حق طلبانه ای در دوره قدرتش اشاره دارد. جدی تر شدن "خطر" از طرف مردم و عدم کارائی سیاستهای احمدی نژاد در سطح بین المللی و داخلی مجددا ارزش مصرف "اصلاح طلبان" را بالا برده و برای مهار اعتراضات مردم بنام اصلاحات بمیدان آمده اند تا بار دیگر برای بقاء رژیم عمر بخرند و وقت دست و پا کنند. هر دو جناح رژیم با چهار کاندیداتور تائید شده و جنایت کار آن متوجه اند مردم نظام اسلامی را نمی خواهند و از این مسئله هراسانند و از هول سد کردن این روند بطور بیسابقه ای به جان هم افتاده اند. هر جناح و هر فردی تقصیر را بگردن دیگری می اندازند. از ترس مردم، برای آرام کردن اوضاع سوابق و پرونده های همدیگر را رو میکنند. یکی پیمان های ننگین حکومت قبلی را رو میکند، دیگری شکست دولت فعلی را جار میزند و از دزدی ها و چپاول ثروت آن مملکت پرده بر میدارد. آنچه در این ماجرا و در جریان مناظره تلویزیونی کاندیداتورها فاش شد بسیار کم تر از مشتی از یک خروار است. هنوز آمار املاک و دارائیهای سران این رژیم در کشورهای اروپائی، در ایران، تعداد حسابهای بانکی و موجودی انها در کشورهای مختلف و راز قتل عام سالهای 60 و  ترورها و قتل های زنجیره ای فاش نشده است. ملیارد ملیارد می دزدند کارگر را بخاطر درخواست حقوقش به گلوله می بندند و زندانی میکنند. با هزینه های گزافی نیروهای مزدور بسیج و سپاه و انتظامی و ارتش را پروار می کنند تا هر چند هفته یکبارآنها را به جان زنان و جوانان و دانشجویان پرستاران و معلمان و مردمی که آزادی و حق اشان را می خواهد بیندازند. حالا میخواهند با طرح نارسائیها جزئی و کم اهمیت و اشاره به دزدیهای فقط یک باند در نظام و با طرح بعضی از خواستهای مردم در کمپینهای انتخاباتی و مناظره های  تلویزیونی زمینه مهار و به کجراه بردن  نارضایتی و تنفرمردم از حکومت اسلامی را بوجود آورند و به زیر عبای خود بکشند. 30 سال است می دزدند و می کشند و جامعه 60 ملیونی را به بند کشیده اند، مگر این کلاه سر مردم میرود؟ همه اینها را باید در بند کرد و محاکمه نمود.
اما مردم هر دو جناح رژیم را خوب می شناسند، هر دو جناح آن را در هیئت دولت و "اپوزسیون" دولت تجربه کرده اند. این شناخت و این تجربه مردم جنگ خانوادگی سردمداران اسلامی را شدت داده و میدان کشمکش جناحهای آن را تنگ نموده است. این تجربه مردم راه نجاتی برای هیچکدام از این جناحها باقی نگذاشته و هر دو را درمانده کرده و با توازن قوای نزدیک و تقریبا مشابه به جان هم افتاده اند. هر دو جناح از ناتوانی همدیگر در سرکوب مردم سخن میگویند، هر دو راست میگویند، این مشکلی است که این جماعت آخوند و دزد و جنایتکار بدان گرفتارند.  دعوا و مرافعه اینبار جناحها به نسبت تمام دوره های قبلی حاد تر و خصمانه تر است، این یکی از ویژگیهای ایندوره است. ویژگی دیگر تغییر چشمگیر رابطه مردم با دولت اسلامی و حضور آنها در تمام عرصه های اعتراضی اجتماعی بعنوان قطب و جبهه ای جداگانه و مستقل است، قبلا هم این بود اما ابعاد و عمق ایندوره و تاثیر گذاری آن بر فضای عمومی جامعه با گذشته متفاوت است. این تفاوت جایگاه اهمیت دخالت کمونیست ها در حرکتهای اجتماعی و رویدادهای سیاسی را نشان میدهد.    
جناح اصولگرایان نفوذ اجتماعی در جامعه ندارند، توان تبلیغات از این سر را ندارند، در نتیجه بطرف استفاده از نفوذ خود در ارگانهای قدرت از جمله سپاه و بسیج و زندان و دادگاه و غیره بیش از گذشته سوق پیدا کرده اند. از قدرت دولتی خود برای رو کردن سوابق دزدیهای رقیب استفاده میکند تا سوابق دیگری برای خود بتراشند، هم اصولگرائی خود را دنبال کنند و هم اینکه "اصلاح طلبی" را از چنگ رقیب در بیاورند و به عمرش پایان دهند. از هم اکنون رقیبان خود را تهدید میکنند که اگر بقدرت برسند آنها را بخاطر تبلیغات غیر قانونی و اتهاماتی  که در جریان این انتخابات به اصولگرایان زده اند محاکمه خواهند کرد. تکیه آنها بر اجرای قانون و عدالت بمعنی استفاده از نیروهای سرکوبگر و قدرت دولتی در برابر جناح رقیب است. این مشخصه دور آتی جنگ و دعوای این دو جناح است. از همین طریق مردم را تهدید میکنند، ظرفیت جنایتکاری و سر کوبگریها خود را به رخ مردم میکشند و رو به جامعه و مردم میگویند ساکت باشید و شلوغ اش نکنید. "اصلاح طلبان" با طرح بعضی از خواستها که نه میخواهند اجرایش کنند و نه توان اجرایش را دارند در فکر آرام کردن مردم و کانالیزه کردن مبارزات آنند. این خاصیت ناموجود بیان عجز و ضعف این جناح در این دوره است، قبلا برگ برنده در دست این جناح بود، این برگ خیلی وقت پیش سوخت و تمام شد.
مسیر حرکت هر دو جناح و دعوای آنها در جریان "انتخابات" بر دو روند اثر جدی گذاشته است. یکی اینکه، هم اکنون کشمکش جناحهای رقیب را به جاهای حاد و حساسی رسانده است. امکان اینکه هر آخوند و مرتجعی در فکر استفاده از دارودسته های مافیائی وابسته به خود برای پس زدن حریف گردد بیشتر شده است. بهم خوردن انسجام جناحها و انسجام دولت مرکزی آینده و تشتت بیشتر خواهد شد. هم اکنون نهادهای اصلی دولتی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان، مجلس، نیروهای سپاه پاسداران و بسیج و غیره حول این ماجرا شاخه شاخه شده اند. خامنه ای متوجه است دفاع تقریبا آشکار او از احمدی نژاد بر خرابی اوضاع افزوده است. عقب نشینی از موضوع قبلی را با بیان اینکه من یک رای دارم و کسی نمیداند رای خودم را به کی میدهم اعلام کرد. این را اعلام کرد تا بتواند از موضع امام نظام بموقع وارد گود شود. این وضع خطردخالت نظامی و انواع توطئه های خونین و یا اقداماتی خارج از روال تا کنونی را از طرف این جناحها در فردای بعد از انتخابات افزایش داده است. مردم تنها از طریق گسترش مبارزه و اعتراضات خود می توانند هر تحولی در جامعه را بنفع دستیابی به رفاه و آسایش خود تغییر جهت دهند و جلو گردنکشی باندها و نیروهای نظامی را بگیرند. نکته دوم جلو آمدن بیشتر مردم در جریان بالا گرفتن اختلافات این دو جناح در این انتخابات است. مردم بدرست از این وضعیت برای باز کردن راه ساقط کردن رژیم استفاده میکنند. اگر دفعه قبلی محمل و بهانه مردم خاتمی بود، این دوره نه خاتمی است و نه میراث داران آن، مبارزات مردم بر پایه های اجتماعی خودش استوار است. بسیاری از شعارها، خواستها و حرکت هائی که در تجمعات ومجالس تبلیغاتی کاندیداتورها داده میشود، هر دو جناح و کلیت رژیم را هدف گرفته است. تقابل این دو روند، یعنی دولت اسلامی با ارگانهای سرکوبگر و دارودسته های مختلف درون آن در برابر مردم بمراحل دیگر جدی تری رسیده است. دوخردادیها در صورت شکست و یا بقدرت رسیدن نمی توانند نقش قبلی را تکرار کنند، نمی توانند برای رژیم عمر بخرند و این یکی از مختصات ایندوره جامعه ایران است مردم از آنها عبور کرده اند. همین واقعییت مبرمیت دخالت فعالانه کمونیستها و رهبران و فعالان جنبشهای اجتماعی را نشان میدهد و مبارزان کمونیست بسهم خود در تقویت و گسترش این حرکت خواهد کوشید.
مبارزان کمونیست: منظور از جلو آمدن مردم و تفاوت دوره سیاسی بعد از این انتخابات با سالهای قبل چیست؟
مجیدحسینی: وضعیتی که در دهمین دوره انتخابات جریان دارد حاصل رسوائی خاتمی و دوخردادیها و ناتوانی احمدی نژاد در بعقب راندن مردم است. قدمی که مردم با شرکت در جریان انتخاب خاتمی به جلو بر داشتند با سرکوب و اعدام  و بگیر و بندهابی وسیع دولت احمدی نژاد پس گرفته نشد. مردم با رای دادن به خاتمی شکاف درون رژیم را بیشتر کردند و بعنوان جبهه مستقلی در مقابل هر دو جناح ایستاده اند. نکته قابل توجه این است که در جریان این انتخابات شعار و خواستهای مستقل مردم خارج از محدوده مرافعه این دو جناح قابل روئیت است و دیده میشود. میزان توجه به انتخابات بخاطر طرح انتقادها و نزاع بیسابقه جناحها است. دخالت قائم بذات و مستقلانه مردم اوضاع آینده ایران را منعکس میکند. مردم دارند بطور شفاف تر و روشن تری خواست آزادی و رفاه و خلاصی از دست حکومت مذهبی و قوانین آن را دنبال میکنند. جنایتکاران برای رضای کارگران پیش خانواده منصور اسانلو میروند، باید عکس او و دیگر کارگران در بند را بلند کرد. زنان باید حجاب اسلامی را پرت کنند، جدا سازی های زن و مرد را زیر پا نهند. جوانان باید برای خلاصی از فرهنگ اسلامی و شرقی بهر طریقی که امکانش هست تلاش بنمایند. مردم بدرست از رویداد های انتخاباتی و تجمعات آن برای پژواک دادن خواستهای خود بر فراز جامعه بهره میبرند. شکی نیست در این ماجرا توقعات عمومی مردم بالا رفته و زبان آنها در برابر دولت بیشتر باز شده و جرئت و همدلی اجتماعی مردم بالاتر رفته است. در روزهای قبل از انتخابات و در روز انتخابات بیشتر از هر دوره ای رژیم اسلامی و سردمداران اصولگرا و "اصلاح طلب" آن ضربه پذیرند. مردم باید صف خود را متحد کننند و خواستهای خود را طرخ نمایند و از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را ببرند. جنگ و جدال جناحهای آن را به خودشان بسپاریم و ما باید بطور فعالانه ای امور خود را پی بگیریم. کارگران، زنان دانشجویان و جوانان به تنگ آمده از دست فرهنگ اسلامی و قوانین مذهبی باید مطالبات خود را پرچم کنند. در تجمعات سخن رانی کنند، شعار بنویسند، متحد شوند، اعتراض کنند و افشاگری بنمایند. از این دوره موقت باید بهره برد و برای نزدیک کردن حکومت اسلامی به لب گور و برای گسترش اعتراضات متحدانه خود تلاش بنمائیم و نمایش انتخاباتی را بر سرشان خراب کنیم. تاثیرات حرکتهای ایندوره مردم بر پیشانی و عملکرد دولتی که سر کار بیاید مهر میزند.
بعد از دوخرداد دوره ای از رو در روئی مردم با دولت احمدی نژاد شروع شد و بدنبال این انتخابات بدون هیچ تردیدی دور دیگری از رو درروئی شدید تر مردم با دولت اسلامی آغاز میگردد. در  نتیجه در فردای انتخابات مسئله درهم شکستن توقعات مردم و پس زدن آنها با فشار و سرکوب در دستور اول رئیس جمهور و دولت آن قرار خواهد گرفت. اما ناکامی دولت قبلی و مرحله جدید کشمکش جناحها، محدویت رژیم و نهادهای سرکوبگر آن را در رو در روئی با مردم بیشتر کرده و دست و بال مردم باز تر است. اقدامات و روشهای جاری سرکوبگرانه رژیم جوابگوی اوضاع نیست. مردم هم در این حد توقف نخواهند کرد و دراعتراض و مبارزات خود به ابتکارات مناسب و کاراتری دست خواهند برد. ضعف جبهه مردم بی آلترناتیوئی و عدم حزبی سیاسی و کمونیستی است که مردم انتخابش کرده باشند. این ضعف از جمله مهم ترین خلاء کنونی جامعه ایران و مبارزات آزادیخواهانه در آن است.
مبارزان کمونیست: در مورد پشتیبانی تعدادی از جریانات سیاسی و اپوزسیون ملی – مذهبی از بعضی کاندیدا تورها از جمله حزب مشروطه، جمهوریخواهان، اکثریت، حزب توده، و در کردستان حزب  دمکرات، سازمان حقوق بشر کرد، جبهه متحد کرد و جمع "همگرایی در جنبش زنان" نظرت چیست؟
مجیدحسینی: اینها جریانات راست و "اپوزسیون" ملی – مذهبی اند که کاری بجز توهم پراکنی در میان مردم و کمک به سر کار آوردن جنایت کارترین حکومت در ایران نبوده و نیست. جواب مردم به پروژه رسوای دوخرداد، جوابی به این طیف هم بود. این خانواده سیاسی قبل تراش بدورخمینی حلقه زدند و همراه با سازی که رسانهای غربی برای حقنه کردن خمینی جلاد میزدند رقصیدند و از هیچ مجاهدتی کوتاهی نکردند. بعدش برای رفسنجانی هورا کشیدند. در ادامه همراه با شاخه نو رسیده "اصلاح طلب" رژیم به کمونیست ها فحش دادند و در کنفرانس برلین حزب منصور حکمت جواب در خوری به آنها داد. اکنون این جماعت در دوره نهم نمایش انتخابات ریاست جمهوری دوباره بدور شاخه های متفرقه دوخردادی جمع شده اند، تبلیغات رسانه هائی چون بی بی سی و رادیو فردا را برای جلوگیری از رشد مبارزات رادیکال و آزادیخواهانه مردم پشت سر دارند. امثال خاتمی و مهدی کروبی می توانند به کالبد این احزاب و سازمانهای ملی – مذهبی و ناسیونالیست و روشنفکران کودن، امید فوت کنند و به شوقشان بیاورند. اگر رژیم قبولشان میکرد و به حسابشان می آورد اینکار را هم نمی کردند و مدافع نظام بودند ولی حالا مدافع بخشی از آنند. اعلام پشتیبانی اینها از کاندیداتورهای منتخب نظام  و شرکت در این مضحکه میزان حقی است که برای مردم قائلند، این سنت سیاسی هیچگاه فرا تر از خمینی و رفسنجانی و کروبی و موسوی و بنی صدر و غیره نرفته و از قدرت مردم بیشتر از نظام می ترسند. اینها شاخک های رساندن اعلام "خطر" رشد کمونیسم و چپ به دشمنان مردمند. مبارزه مردم با جمهوری اسلامی جدا از مبارزه با این طیف نیست.
مجیدحسینی
6 ژوئن 2009